عنوان کامل پایان نامه :
قسمتی از متن پایان نامه :
شرح و بیان مساله پژوهش
اقتصاد امروز عصر جدیدی را تجربه میکند ،رقابت گسترده ، تغییرات و تحولات شتابان و جریان وسیع اطلاعات در دسترس از مشخصههای اصلی این عصر جدید میباشد . در این عصر جدید بنگاههای اقتصادی از قواعد قبلی جهت بدست آوردن فرصتهای کارآفرینی و خلق ثروت نمیتوانند استفاده کنند. شاید مهمترین تغییر در عصر جدید اقتصاد که در گفتمان بازاریابی فلسفه بازاریابی خوانده میشود پایان سلطه ماشین و کارخانهها و قدرت گرفتن انسان و مصرفکنندگان میباشد. شاید به همین خاطر است که برخی این دوران را عصر اقتصاد عاطفی مینامند . در عصر جدید مصرفکننده محور و کانون فعالیتهای بازاریابی است و اوست که تعیین میکند چه چیزی تولید شود ،چه قابلیتهای داشته باشد و چگونه در دسترس وی قرار گیرند . در این عصر صنعت ایجاد کننده رضایت مشتری است و تولید کالا . بدین ترتیب هنگامی یک سازمان میتواند به بقای خود ادامه دهد که بتواند نیازها و خواستههای مشتریان را با درک بهتر و صحیحتری نسبت به رقبایش برآورده کند. (اردستانی،1386)از طرف دیگر گسترش فنآوری اطلاعات و ارتباطات حجم گستردهای از اطلاعات را در اختیار مصرف کننده قرار داده است . مصرف کننده امروز میتواند در کمترین زمان ممکن حجم عظیمی از اطلاعات از محصولات تولید شده را فارغ از محدودیتهای جغرافیای جمعآوری کند و حتی خود نیز در فرآیند طراحی و تولید محصول نقش آفرینی نماید. آنچه در این کارزار رقابتی مورد توجه و تاکید بزرگان اقتصاد عصر جدید قرار گرفته برندسازی است. تولیدکنندگان سعی میکنند با توسل به برندهای قدرتمند و باارزش خود که با اتخاذ روشهای اصولی و علمی جایگاه مناسب در ذهن و قلب مشتریان خود بدست آورند وبا اتکا بر این جایگاه وفاداری مشتریان و به تبع آن سهم بیشتری از بازارهای هدف خود بدست آورند.
صنعت نرم افزار به عنوان یکی از محورهای مهم توسعه در صنعت فناوری اطلاعات نقش موثری در توسعه اقتصادی ، افزایش صادرات بسیاری از کشورهای جهان داشته است. مطالعات تطبیقی انجام شده نشان میدهند ایران نسبت به سایر کشورهای هم تراز خود نتوانسته است سهم مناسبی از این بازار داشته باشد. از طرف دیگر در بازار داخلی نیز فعالین این حوزه با مشکلات مختلفی مواجه هستند . بررسی و مصاحبه های انجام شده با فعالین صنعت نرم افزار نشان داد این صنعت با افزایش سطح رقابت به دلیل افزایش تعداد شرکتهای تولید کننده نرمافزار مواجه شدهاست. به طوریکه مطابق با گزارش مرکز پژوهشهای مجلس میزان مجوزهای صادرت شده جهت تولید نرم افزار از تعداد 420 عدد در سال 1387 به تعداد 1649 عدد در سال 1389 رسیده است . از طرف دیگر به منحنی رشد این صنعت از مرحله رشد گذر کرده و به مرحله بلوغ رسیده است که این مسائل باعث شده مدیران این شرکت سعی در گسترش بازار و همچنین افزایش وفاداری مشتریان داشته باشند . با بررسی پیشینه تحقیقات صورت گرفته در زمینه افزایش و حفظ وفاداری در بازاریابی صنعتی یکی از مهمترین عوامل ارزش ویژه برند تشخیص داده شده است ازجمله استیون تیلور و همکاران (2004) ،کلر (1998) سید جوادین و همکاران (1389) همچنین مطالعات جیهینکیم و یانگ ج هیوم (2011، 4) در صنعت نرم افزار کره جنوبی بیانگر وم توجه به مباحث برندینگ و ارزش ویژه برند در این میباشد. آنچه مشخص است شرکتها باید جهت افزایش و حفظ وفاداری مشتریان به این برند باید استراتژیهای موثر بازاریابی اتخاذ نماید. با این حال در این صنعت تاکنون تحقیقاتی در ارتباط با اندازه گیری ارزش برند خود و یا بررسی عوامل موثر برآن نداشته است که این موضوع فعالین را نسبت به اخذ استراتژیها و تاکتیکهای مناسب ناتوان نموده است. این تحقیق به دنبال بررسی عوامل و عناصر متفاوت آمیخته بازاریابی به جهت دستیابی به مدل مناسب برای بازاریابی صنعت نرم افزار با توجه به نظر مشتریان صنعتی است تا بدین وسیله راهکارهایی مناسب در جهت افزایش ارزش ویژه برند به مسئولین شرکت معرفی گردد.
سوالات یا اهداف این پایان نامه :
اهداف پژوهش
مهمترین هدف پژوهش حاضر بررسی میزان تاثیر اجراء مختلف آمیخته بازاریابی بر ابعاد ارزش ویژه برند و در نهایت خود ارزش ویژه برند شرکتهای تولید کننده نرمافزار میباشد. بطور خاص اهداف این پژوهش به دو دسته اهداف اصلی و اهداف فرعی به شرح زیر تقسیمبندی شدهاند .
1-5-1- اهداف اصلی
تعیین میزان تاثیر اجزاء مختلف آمیخته بازاریابی بر ارزش ویژه برند در صنعت تولید نرمافزار (نرمافزارهای مالی، اداری ).
1-5-2- اهداف فرعی
اهداف فرعی پژوهش نیز به صورت زیر مجموعه اهداف اصلی و بر مبنای ارتباط بین اجزاء آمیختهبازاریابی و ابعاد ارزش ویژه برند ( مطابق با مدل آکر) است . این اهداف در شش گروه دستهبندی شدهاند که تمامی آنها در مورد برند شرکتهای تولید کننده نرمافزارهای مالی اداری مورد بررسی قرار خواهند گرفت :
گروه الف :
- تعیین میزان تاثیر محصول بر وفاداری به برند.
- تعیین میزان تاثیر محصول بر کیفیت ادراک شده از برند.
- تعیین میزان تاثیر محصول بر آگاهی و تداعیها از برند.
گروه ب :
- تعیین میزان تاثیر قیمت بر وفاداری به برند.
- تعیین میزان تاثیر قیمت بر کیف ادراک شده از برند.
- تعیین میزان تاثیر قیمت بر آگاهی از برند.
گروه ج :
- تعیین میزان تاثیر توزیع بر وفاداری به برند.
- تعیین میزان تاثیر توزیع بر کیف ادراک شده از برند.
- تعیین میزان تاثیر توزیع بر آگاهی از برند.
گروه د :
- تعیین میزان تاثیر فعالیتهای پیشبردی بر وفاداری به برند.
- تعیین میزان تاثیر فعالیتهای پیشبردی بر کیفیت ادراک شده از برند.
- تعیین میزان تاثیر فعالیتهای پیشبردی بر آگاهی از برند.
گروه ه :
- تعیین میزان تاثیر وفاداری به برند بر ارزش ویژه برند .
- تعیین میزان تاثیر کیفیت ادراک شده از برند بر ارزش ویژه برند .
- تعیین میزان تاثیر آگاهی از برند بر ارزش ویژه برند .
درباره این سایت